از پیاده رو ها رد می شوم
از لبه ی تمام جدول ها شکسته ی شطرنجی
از مقابل تمام ماشین های خسته
ماشین های داغ
رد می شوم از کنار زنان عرق کرده،
صورتک های پر از لک، کرم پودر ِ بورژوآ...
توی کیفم آینه نیست
و دور چشمانم را
خط چشم های چینی پاریس سیاه کرده اند!

...

سطر ها را بالا و پایین نکن
قرار نیست اتفاقی بیوفتن
این یک روز کاملا معمولی ست
در نبودن تو و سیگار