"بانوی وموسیقی و گل، شاه پری ِ رنگین کمون"

میگوید : دیگه الکی هم حتی نمیخندی

می گویم: الکی هایم هم تمام شد

می گوید: تو خوشبخت می شوی، من مطمئنم

میخندم!

"بانوی موسیقی و گل، تندیس ِ شاعرانگی"

می گوید : یکی از ما دوتا باید خوشبخت شود و آن یکی حتما تویی

می گویم: تو اول یک تن پیدا کن بعد من میدوزم به قالبش

می گوید: تو را خوشبخت می خواهم

می خندم!

"بانوی موسیقی و گل، اسطوره ی عاشق شدن"

می گوید: تمام کن آن آهنگ های لعنتی را

می گویم: تازه رسید به هزارسال، هنوز هزاران سال دیگر مانده

می گوید: پس لااقل "دوباره لبخندی بزن"

می خندم

نمی خندد

(نقطه)