من و بچه ها ی دبستان در کلاس
من: خوب بچه ها همینطور که آروم آروم لب تاب ها رو خاموش میکنید و میزارید توی کیف، هرکس سوال خاصی اگه داره می تونه بپرسه تا من جواب بدم
امیررضا: خانم اجازه؟
هیس بچه ها ساکت همه با هم گوش بدیم ببینیم امیررضا چه سوالی داره، بپرس عزیزم
خانم اجازه شما ازدواج کردید؟
!!!
****
بچه ها (در حالی که عمو معلمشون هم از مدیریت ِ دپارتمان اومده و نشسته سره کلاس تا ببینه فضای کلاس چه جوریه) همه با هم یاد گرفتیم که وسائل ورودی اطلاعات چی ها هستن؟
بچه ها: موس، صفحه کلید، اسکنر
آفرین
پوریا: خانم اجازه میشه اینا رو بنویسیم یادمون نره؟
با سر تایید میکنم و روی تخته با گچ می نویسم: موس، صفحه کلید و... هنوز کلمه ی آخر رو ننوشتم که اینبار امیرحسین: خانم اجازه جوات بازی در نیار، انگلیسی بنویس ، اسمش کیبورده
!!!
****
خوب بچه ها بزارید قبل از اینکه کامپیوترها رو روشن کنیم و شروع کنیم، اول یاد بگیریم چطوری باید موس رو توی دستمون بگیریم که درست باشه. خوب با دست راستتون موس رو بگیرید
(همه زل می زنند به من)
خوب بگیرید دستتون دیگه
یاشار: خانم اجازه من دست چپم، با دست راست راحت نیستم
سر تکان می دهم : خوب بچه ها چند نفر هستن که اینجا دست چپ هستن؟
هفده نفر از بین هجده نفر دستشون رو می برن بالا
!!!