به لطف تلگرام. هم گروه کلی همکلاسی دانشگاه هست هم گروه های جداگانه هردرس...
به جد هم داره جزوه و تمرین و نمونه سوال رد و بدل میشه. یه دخترکی هست که اسمشو گذاشته آسا. نمیدونم کدوم یکی از بچه های کلاس مدلسازیه چون عکس فیک گذاشته. هرکی هر درخواستی داشته باشه، این دخترک فوری آنلاینه و جواب میده و کمک میکنه. تا حالا با حوصله ی تمام ۴ بار از جزوه ی درسیش عکس گرفته و فرستاده. گه گاهی هم برا دستختطش مسخره شده و دوباره پاک نویس کرده و فرستاده!! دیشب حوالی ده شب بود که یه پی ام داد : آدم شب تولدش باید درس بخونه آخه؟ تقرببا همهمون آنلاین بودیم و جز من و یکی از آقایون و همدردی و تبریکمون کسی واکنشی نداشت. آخر شب باز هم یه استیکر خسته فرستاد و نوشت کاش امشب جزو فرجه امتحان نبود و میشد به درس فکر نکرد...
امروز صب دیدم یه عکس فرستاده از یه پسربچهی ۴_۵ ساله که یه تخم مرغ رنگ شده دستشه و نوشت کادوی تولد خواهرزاده. باز فقط یکی دو نفر واکنش نشون دادن و تمام!! دوباره جزوه و تمرین فرستادهشد به گروه و حرف درس شد.... حالا الان، دوباره یه عکس از یه برش کیک داده و نوشته بفرمایید کیک تولدم :) آدم دیگه چجوری باید تنهاییشو داد بزنه تا خفه نشه؟ چکار کنه تا بقیه بفهمن کاش لاقل ادم روز تولدش انقدر تنها نباشه که مجبور شه به ۱۷ تا آدم غریبه که حتی اسمشون هم نمیدونه و اونا هم اصلا براشون مهم نیست بگه الان تولدمه ها. الان. همین الان تولدمه ها هی. توجه کنید دیگه تولدمه
تنهایی غمگینی داریم. همهمون. به یه نحوی...