کدام ِ مرا دوست داری شهریار من؟!؟

امشب کدامم را برایت حاضر کنم؟؟ کدامم را هوس کرده ای ؟؟


اول شخص ِ مفرد ِ اول ِ من، دختر خشمگین سردی است، با انگشتانی که بوی سیگار می دهند... انگشتانی که در لا به لای پنجه های هیچ مردی عاشق نشده اند
اول شخص ِ مفردِ اول ِ من، برای زنده بودن سختی های زیادی کشیده و وقتی سنگینی دست های تو را روی تنش حس می کند، سرش را بر می گرداند و دنیا را واروونه می بیند
اول شخص مفرد اول من، هیچ گاه دستانش را دور ِ تن تو قفل نمی کند. می داند که از حصار آغوشش خواهی رفت و با حسرت به چشمانت نگاه می کند.... اول شخص ِ مفرد ِ اول ِ من، دختر سردی است که یک غروب دی ماه؛ بی هوا، لا به لای دستان تو، عاشق شد


اول شخص مفرد ِ دوم ِ من، دخترک ساده و احمقی است که از تاریکی می ترسد و از چشمان تو فرار می کند. عاشق دیوارهایی است که در پشت آن، آسمان تا بی انتها پر از کلاغ می شود و موهایش را هرشب به شوق ِ بوییدن ِ تو شانه می کند و وقتی نفس هایت را حس می کند، گونه هایش گل می اندازد
اول شخص ِ مفرد ِ دوم ِ من، می تواند نگاه های تو را که گاهی سرد می شوند ببیند و باز هم لبخند بزند و روی تنت سُر بخورد و با لمس زبری صورت مردانه ی تو، دلخوش شود که تورا دارد

اول شخص ِ مفرد ِ سوم ِ من اما، دخترک جسوری است که دوستان زیادی ندارد اما تو را زیادی دوست دارد. از بلندی می ترسد اما وقتی از روی زمین بلندش می کنی عاشق بلندی قامتت می شود و دلش هوس مه می کند که در آن بتواند بی هیچ ترسی تو را ببوسد
اول شخصِ مفرد ِ سوم من، وقتی عاشق تو شد که او را به زمین فشار دادی و زیر گوشش او را فاحشه ی من خطاب کردی

امشب کدامم را هوس کرده ای؟؟! میخواهم خودم را بچینم برایت... کدامم را؟؟