ما در مورد اینکه چه کسی دوستمان داشته باشد، یا از ما بدش بیاید نمیتوانیم تصمیمی بگیریم. ولی اینکه دوست چه کسی بمانیم، و برایش چهکار کنیم یا نکنیم، دست خودمان است.
یک نفر هست که باید به او بگویم تو رفیق خوب روزهای سیگار کشیدنم در راه بین دفتر و خانهایی، و یادت بس عزیز است بر این دل بیچاره و خاک خورده. به او بگویم خوب بماند، و همیشه بماند.
هر آدم چاقی در زندگی برای ادامهي حیات و فعالیتهای فرهنگی و انسانی نیاز دارد که همسایهای، دوستی، آشنای قدیمییی سر راهش سبز شود و بگوید: «چقدر لاغر شدی!» و او با چشمهای خیس از اشک شست دستهایش را برای تشکیل یک قلب، به هم نزدیک کند و از میان قلب ساختگی به بستنی فروشیها و بیلبردهای تبلیغاتی بستنیهای دبل چاکلت نگاه کند و زمزمه کند: «باورم نمیشود. حقیقت دارد؟»و خودش را به یک پرس بستنی دااااااارررررررررررک مهمان کند!
وبلاگ خنده های صورتی
Subscribe to:
Posts (Atom)