یکی دو روزی در ماه هست که هر زنی در اون احساس میکنه امروز چقدر زیباست...
از خودش راضیه. از همهچیز راضیه...
نمیدونم کدوم هورمون مهربون باعث این اتفاق میشه. ولی حس میکنم اگر از زیر میکروسکوپ می شد تماشاش کرد، میدیدیم شبیه باباهای آروم و خوشقلب و جدی، نشسته یه گوشه از بدن و با یه نگاه پر از آرامش و لبخند به ما نگاه میکنه، دستش هم یه جدول داره. تو ردیف سوم از بالا به پایین، در جواب «از نان شب واجبتر» نوشته «بغل».