‏کاش الان ۱۴سال قبل بود. ساعت ۸-۶ کلاس پایگاه داده داشتم، میپیچوندم. به مامانم میگفتم استادمون نیومده بود، حالا یه چایی بهم میدی؟ بعد همزمان که لباسامو پرت میکردم روی تخت، دکمه استارت پی‌سی رو میزدم تا یاهو مسنجر رو چک کنم. برام sms میومد: «رسیدی؟» تق تق با اون گوشی دکمه‌ای مشغول تایپ جواب میشدم. سرخوش. خوشبخت. بدون فکر و خیال.